یک بار خواب دیدن تو... به تمام عمر میارزد پس نگو... نگو که رویای دور از دسترس، خوش نیست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولی دل دریایست... تاب و توانش بیش از اینهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد باشد
به قول یه بزرگی! اگه اونی که دوستش داری نیست اما خاطرات خوشی که باهاش بودی هست پس تا می تونی از خاطراتت لذت ببر تا قیامت منتظرم
دلم با عشق تو عاشق ترین شد تمام لحظه هایم بهترین شد ولی بی مهری ات کار دلم ساخت دل تنهای من تنها ترین شد
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد حتی اگر مرا از یاد ببری و هرگز از تو رنجور نخواهم شد چرا که دوستت دارم دیوانه وار عاشقت شدم چرا که مهربانی را در تو دیدم با چشمانت وجودم را دگرگون ساختی و اگر تو نبودی هرگز عاشق نمی شدم نه تو از عشق من دست می کشی و نه قلب من از عشقت روی گردان می شود
هفت شهر عشق شهر اول : نگاه و دلربایی شهر دوم : دیدار و آشنایی شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی شهر چهارم : بهانه،فکر،جدایی شهر پنجم : بی وفایی شهر ششم : دوری و بی
تو مثل گل پژمرده نمی شوی و همیشه همان گلی که بودی باقی می مانی : عطر و بویت مرا دیوانه می کند و عاشق : در بین تمام گلها خوش بوترین گل تویی، زیباترین گل تویی : زیبایی تو را ندارد هیچ کسی : غنچه ای هستی که با روییدنت در باغچه قلبم، قلبم را پر از مهر و محبتت کرده ای : قلبم را سرختر کرده ای و امیدوارت : با بودن تو باغچه دلم تبدیل به بهشتی می شود که آن بهشت به زیبایی و سرخی تو می نازد : بقیه گلها با دیدن تو و به خاطر زیبایی ات از شرمندگی پرپر می شوند
زیبایی مثل گلی!اما هنوز غنچه ای! گلی که شبنمش همان اشکهایت است ، برگهایش همان دستان گرمت است ، ساقه اش همان پاهای پرتوانت است
هیچکس قادر به پیشگوئی یا کنترل آینده نیست . اما هرچه بیشتر برای به وقوع پیوستن رویاهای آینده ات برنامه ریزی کنی ، نگرانی و اضطرابت در زمان حال کمتر خواهد شد اسپنسر جانسون زندگی دو نیمه است : نیمه اول در انتظار نیمه دوم ، نیمه دوم در حسرت نیمه اول ناشناس معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش ابوعلی سینا هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست
توی بهت غم و تنهایی من به سرم دست نوازش کشیدی ولی با رفتنت ای هستی من هستی مو به اتیش.. وای که دلم طاقت دوری تو هیچ نداره بغض نبودن تو اشکامو در می یاره
آیا می دانی که دل از جنس چیست ؟
سنگ خاراست یا که گلبرگی نحیف
اشکهایم تو می دانی که چیست ؟
می رود ارزان ز دستم اینچنین
دیدگانم سوی این دنیای پیر
آیا می دانی که در دنبال چیست ؟
دستهایم در لرزه و آشوب و شور
باز هم نمی دانی که در دستان کیست !!
گامهایم را نمی دانم چرا ؟
می فشارم روی این خاک سیاه
داد من در پرده ابهام من
آیا می دانی طنینش در کجاست ؟
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی سوز نی ، آه شبان
عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعری دل سوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی یک تیمّم، یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
سلام
با نام به جریان اندازه عشق در قلبها
امروز میخواستم براتون خبر از وب لاگ جدید
دانشگاه خودمون(با دبلیو سی فرقی نداره)که با همکاری
چند تا دوستام درست میشه را به عرض برسونم
این وب لاگ در رابطه با انجمن کا مپیوتر شروع به کار میکنه
سعی بر آن داریم که بیشتر مقاله باشه
آموزش در دستور کار خواهد بود
به امید موفقیت
سلام به بر و بچ گل
خوبین که
در اولین حضورم میخواستم تمام وب لاگ های خودم را معرفی کنم
http://matinjeny.persianblog.com/
http://www.matinjeny.blogfa.com
http://matinjeny.mihanblog.com/